"قانون تمام پیشرفتها" به قانونی در کتابهای ما یا یک اصل علمی یا اقتصادی خاص اشاره نمیکند. این مفهوم از نوشتههای یک فیلسوف یسوعی، تیلارد دو شاردن، گرفته شده است و این ایده را ترویج میکند که به طور ساده، همه چیزهای خوب زمان میبرند و از مراحل بیثباتی عبور میکنند تا به بلوغ برسند. در این ستون، امیدوارم به درک عمیقتر و/یا ارائه رویکردهای جایگزین در مسائل کلیدی کمک کنم تا در نهایت گفتمان دموکراتیک را پویا کرده و نهادهای قویتری بسازم.
در ژانویه ۲۰۲۴، رئیس جمهور فردیناند آر. مارکوس جونیور، شاهد مراسم برقرسانی پروژه اتصال میندانائو-ویسایاس (MVIP) با ظرفیت ۴۵۰ مگاوات بود که به صورت فیزیکی سیستمهای برق جزایر اصلی میندانائو را با ویسایاس متصل میکند، که از سال ۱۹۹۸ از طریق لیته به لوزون متصل شده است. این رویداد واقعاً تاریخی بود، با در نظر گرفتن اینکه برای اولین بار در تاریخ کشور، هرگونه برق اضافی از میندانائو اکنون میتواند از طریق خط انتقال زیردریایی ۱۸۴ کیلومتر مداری و خطوط هوایی ۵۰۰ کیلومتر مداری MVIP به ویسایاس صادر شود، و هرگونه مازاد بیشتر از ویسایاس برای تقویت نیازهای لوزون ارسال شود (یا مازاد از لوزون به ویسایاس، همانطور که اغلب اتفاق میافتد).
سپس میتوان به راحتی از این توسعه و از بحثهای اصلی در مورد صنعت برق این تصور را داشت که امروزه یک سیستم برق یکپارچه وجود دارد که کل فیلیپین را تحت یک چارچوب خصوصیسازی شده و رقابتی مطابق با قانون اصلاح صنعت برق سال ۲۰۰۱ یا EPIRA خدمت میکند - یک شبکه متصل، یک بازار پویا که در آن بازیگران متعدد رقابت میکنند، همه به سمت یک سفر توسعه انرژی حرکت میکنند.
با این حال، این دقیقاً مورد نیست.
در حالی که درست است که MVIP مناطق اصلی لوزون، ویسایاس و میندانائو را تحت عملیات شرکت شبکه ملی فیلیپین (NGCP) در یک شبکه برق ادغام میکند، که امکان معامله برق در بازار نقطهای برق عمدهفروشی (WESM) را هر پنج دقیقه برای هر روز از سال فراهم میکند، با تعداد فزایندهای از مشتریان که مستقیماً برق خود را از WESM یا تحت قراردادهای خردهفروشی خریداری میکنند، و جذب سرمایهگذاریهای قابل توجه برای ظرفیت تولید جدید از بازیگران خارجی و داخلی، داستان متفاوتی در بسیاری از نقاط کشور در جریان است.
در تقریباً ۲۰۰ شهرداری پراکنده در ۳۵ استان فیلیپین، تقریباً ۲۵ سال پس از تصویب قانون، یک راهاندازی پیش از EPIRA باقی مانده است. در این جزایر یا جوامع جغرافیایی ایزوله، هیچ معامله شبانهروزی برق در WESM وجود ندارد - در بسیاری از مناطق، عرضه برق ناپایدار است و فقط برای ساعات خاصی از روز در دسترس است. صحبت از تبادل یا افزایش برق بین جزایر نیز بیفایده است زیرا هیچ سیستم انتقالی وجود ندارد که جزایر را برای چنین انتقالهای برقی متصل کند. در این مناطق، همه مصرفکنندگان نهایی مشتریان اسیر (تحت شرایط EPIRA) شرکتهای توزیع/تعاونیهای برق (DUs) خود باقی میمانند، بدون توانایی جستجو و قرارداد بهترین قیمت عرضه برق خردهفروشی، زیرا در بسیاری از این مناطق، فقط یک تولیدکننده یا تأمینکننده برق فعالیت میکند.
علاوه بر این، برخلاف شبکههای اصلی که در آن مصرفکنندگان هزینه کامل و نوسانات قیمت عرضه برق را متحمل میشوند، مصرفکنندگان نهایی در مناطق خارج از شبکه هزینه واقعی برق را پرداخت نمیکنند. در عوض، مصرفکنندگان خارج از شبکه یک نرخ ثابت یا نرخ تولید تأیید شده یارانهای (SAGR) را برای برق تأمین شده توسط شرکت برق ملی (NPC) یا تولیدکنندگان خصوصی - تأمینکنندگان برق جدید (NPPs) یا اشخاص ثالث واجد شرایط (QTPs) پرداخت میکنند. هرگونه کمبود لازم برای پوشش هزینه تأمین از NPC، NPPs یا QTPs سپس به حساب همه مشتریان شبکه اصلی تحت هزینه جهانی برقرسانی میسیونری (UCME) منظور و از آنها وصول میشود.
بر اساس اظهارات NPC به کمیسیون تنظیم مقررات انرژی برای بازیابی کسری UCME برای سال ۲۰۲۳، کل هزینه تأمین برق به مناطق خارج از شبکه ۳۹.۶۲ میلیارد پزو بود که حدود ۶۰٪ آن به NPPs و QTPs پرداخت شد. با این حال، از ۳۹.۶۲ میلیارد پزو، تنها ۱۲.۶۷ میلیارد پزو (یا ۳۲٪) از مصرفکنندگان خارج از شبکه از طریق SAGR جمعآوری شد. این امر مستلزم یارانه تأمین مالی UCME به مبلغ ۲۶.۹۵ میلیارد پزو برای سال ۲۰۲۳ بود.
در حالی که تلاشها برای منطقی کردن سطوح SAGR و نرخهای UCME در جریان است، من معتقدم پرداختن به قابلیت اطمینان سیستم، کفایت عرضه و مقرون به صرفه بودن قیمت در مناطق خارج از شبکه ما، مستلزم دور شدن از دیدگاه متمرکز بر شبکه در سیاست و مقررات انرژی است.
این از شناخت اساسی شروع میشود که ما فقط یک سیستم برق در فیلیپین نداریم - ما شاید به تعداد جزایر مجمعالجزایر خود داریم! این ما را مجبور میکند رویکردی غیر متمرکزتر برای حل مسائل انرژی خود، به ویژه برای مناطق خارج از شبکه، اتخاذ کنیم. سیاستها و مقررات کلی که در کاربرد بین شبکه اصلی و مناطق خارج از شبکه تمایز قائل نمیشوند، تمایل به تضعیف دارند تا از تحقق توسعه اقتصادی و فرهنگ رعایت حمایت کنند. برخی نمونههای سیاستهای کلیدی که (اکثر اوقات) در شبکه اصلی کار میکنند اما لزوماً هنگام اتخاذ در مناطق خارج از شبکه کار نمیکنند به شرح زیر است:
1. سیاست فرآیند انتخاب رقابتی (CSP) برای قرارداد تأمین برق. بخشنامه سیاست CSP وزارت انرژی (DoE) سال ۲۰۲۳ گامهای مشخصی در شناخت این موضوع برمیدارد که شرایط برای یک CSP مؤثر، همانطور که در مناطق شبکه اصلی که چندین تولیدکننده برق و یک WESM فعال وجود دارد، اجرا میشود، لزوماً در مناطق خارج از شبکه وجود ندارد. این سیاست، تهیه برق برای مناطق خارج از شبکه که توسط NPPs با کمتر از یک مگاوات تقاضا خدمت میشوند یا قرار است خدمت شوند را از الزام CSP معاف میکند. با این حال، این معافیت ممکن است با توجه به اینکه شرط اصلی برای یک CSP معتبر (یعنی وجود چندین تأمینکننده که رقابت میکنند و بهترین قیمت و خدمات را ارائه میدهند) ممکن است با توجه به اینکه مناطق میسیونری، همانطور که در قوانین اجرایی EPIRA تعریف شده است، از ابتدا غیرقابل اجرا هستند، کافی نباشد. اینها مناطق آخرین مایل هستند که عمدتاً از مشتریان مسکونی تشکیل شدهاند. شاید بتوان یک سیاست CSP جداگانه برای مناطق خارج از شبکه توسعه داد که اصول رقابت را برای ترتیبات مختلف تأمین برق، مانند آنهایی که برای تأمین متعلق به DU، یا تحت قراردادهای اجاره تجهیزات، یا دستهبندی مناطق خارج از شبکه تحت یک تأمینکننده مشترک، اتخاذ میکند.
2. طرحهای تدارک تأمین برق (PSPP) توسط DUهای خارج از شبکه. هر سال، همه DUها موظفند PSPPهای خود را به DoE ارائه دهند تا اطمینان حاصل شود که آنها تغییرات در نیازهای تقاضا در مناطق امتیاز خود را پیشبینی و آماده میکنند. برای DUهای خارج از شبکه، PSPPها ممکن است نیاز به شامل اجرا و انطباق با سیاست منطقیسازی یارانه DoE در سال ۲۰۱۹ همسو با طرح توسعه انتقال برای ادغام طرح، در صورت وجود، برای اتصال جزیره به شبکه اصلی داشته باشند.
بیش از ۲۰ سال پس از تصویب EPIRA، در این نقطه روشن است که یک رویکرد صرفاً برقرسانی یا تأمین برق برای ترویج رشد پایدار در مناطق خارج از شبکه کافی نیست. این به ویژه در صورتی که هیچ برنامهای وجود نداشته باشد، یا اگر در آینده قابل پیشبینی غیرقابل اجرا باقی بماند، برای اتصال مناطق خاص به شبکههای اصلی صادق است. این وضعیت نیازمند یک طرح جامعتر و یکپارچهتر است که مستلزم شکستن سیلوها بین ذینفعان - DUها، آژانسهای دولتی ملی و محلی است. کافی نیست که DUها شبکههای خود را تا آخرین مایل گسترش دهند و همه خانوارها برقدار شوند: ما باید اطمینان حاصل کنیم که فرصتهای شغلی و پروژههای معیشتی نیز در مناطق معرفی میشوند تا اطمینان حاصل شود که خانوارها میتوانند به پرداخت قبوض برق خود ادامه دهند. این مسیر دیگری است که میتواند به عنوان یک نوع CSP بررسی شود، جایی که رقابت میتواند بین پیشنهاددهندگان برای تأمین برق و یک پروژه صنعتی، تجاری یا معیشتی پایلوت یا لنگر ایجاد شود. این میتواند در سطح شوراهای توسعه منطقهای بررسی و توسعه یابد، که امکان بسیج منابع و ذینفعان لازم برای این مناطق را فراهم میکند تا در نهایت از برچسب غیرقابل اجرا بودن به قابل اجرا بودن فارغالتحصیل شوند.
مونالیسا سی. دیمالانتا شریک ارشد در شرکت حقوقی پویات جاسینتو و سانتوس (PJS Law) است. او رئیس و مدیرعامل کمیسیون تنظیم مقررات انرژی از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵، و رئیس هیئت انرژی تجدیدپذیر ملی از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ بود.

کپی لینکX (توییتر)لینکدایناینستاگرامایمیل
DOT پس از شکستن حمایت کلیدی ۲٪ سقوط کرد
